بزن و بکوب اصلی از شب چهارشنبه شروع می شد ، که آن را شب حنا بندان (حنا گئجه سی) میگفتند . البته روز دوم صبح وعصر بزن وبکوب در میدان روستا ادامه داشت .
در اینجا میخواهم از یک رسم در کشتی عروسی روستایمان که درعروسی ها درمیدان روستا انجام می شد برایتان بنویسم . در هر روستا معمولاً کشتی گیر های قدری بودند که مشهور بودند و در عروسی ها معمولاً کسی حریف آنها نمی شد . کشتی گیر ها ، با حرکات خاصی روبروی هم قرار میگرفتند و با رعایت قواعد کشتی با هم کشتی میگرفتند و این کشتی با بلند کردن و بکول گرفتن طرف مقابل تمام میشد و کسی پاهایش از زمین کنده شد و به روی کول طرف مقابل رفت بازنده است . کشتی به همین ترتیب بین دو نفر بعدی ادامه می یافت و نزدیکی ها تاریکی هوا یکی از نزدیکان داماد معمولاً براد ر و یا یکی از نزدیکان مهم داماد با پهلوان روستا یک کشتی نمادین میگرفتند و پهلوان ایشان را بالای کول خود میبرده و برای گرفتن انعم به مقابل پدر داماد می آورد و انعامی میگرفت و اورا زمین میگذاشت . حتی در بعضی مواقع اورا به خانهداماد می برده و از مادر داماد نیز پول یا چوراب یا چیزی در این حدود بعنوان انعام میگرفت .
شب بعد از شام بزن و بکوب با شدت بیشتری ادامه پیدا میکرد و جوانان تک تک و یا دسته جمعی به رقص و پایکوبی میپرداختند.
حنا گئجه سی:
در شب حنا بندان ( حنا گئجه سی ) بعد از اینکه تا پاسی از شب در خانه داماد رقص و پایکوبی کردند با همان تشکیلات به همراه عده ای از زنان خانه به طرف خانه عروس راه می افتاددند و در راه نیز در حالیکه صدای ساز و دهل همه جارا گرفته بود رقصکنان و آواز خوانان خانمها از جلو و مردان پشت سر آنها به خانه عروس میرفتند . در خانه عروس نیز نردها در حیاط و خانمها در داخل خانه رقص و پایکوبی میکردند . تا یادم نرفته بگویم که هرکس در وسط می رقصد از داماد و اطرافیانش پولی بعنوان شاباش(هگاباش ) میگیرد که این پولها را در نهایت به دهلچی و همراهانش میدهند و از این راه هزینه آنها تامین می شد . این بزن و بکوب ادامه می یافت تا در نهایت داماد را به داخل خانه دعوت میکردند و عروس در مقابل داماد می رقصد و شاباش قابل توجهی از داماد و اطرافیانش میگیرد . در این جریان فقط نزدیکان محرم داماد مثل برادر و .. میتوانند حضور داشته باشند . گاهی وقتها دفعه اول که به خانه عروس می آمدند داماد را نمی آوردند . داماد بعداً به همراه خانمها که با دایره میزدند و می خواندند به خانه عروس می رفتند .
رسم بود که در این رقص و پایکوبی داماد خواهر و سایر محارم خودش و عروس خانم را هم به رقصیدن دعوت میکرد و به هرکدام شاباشی میداد .
این را هم بنویسم که وقتی خانمها وارد حیاط عروس خان میشدند دسته جمعی آوازی را میخواندند : به این صورت که :
آل آلماغا گلمیشیخ ، شال آلماغا گلمیشیخ ، اوغلانون آدامویوخ ، گلینی آپارماغا گلمیشیخ .
خانمهای طرف عروس خانم هم دسته جمعی جواب می دادند :
آل آلماغون وقتی دئیر ، شال آلماقون وقتی دئیر ،ایلشین بیر چای ایچین ، آپارماغین وقتی دویر .
بعد از بزن و بکوب به خانه داماد برمیگشتند . با تشریفات خاصی غنچه حنا درست میکردند و با تشریفات خاصی به دستهای داماد حنا می بستند و دوباره با ساز و آواز غخنچه حنا رابرداشته به خانه عروس میبردن و به دستهای عروس خانم هم حنا می بستند . ( متاسفانه آوازی را که در این جریانا خانمها میخواندند فراموش کرده ام اگر کسی میداند بنویسد بعد به مجموعه اضافه میکنیم )
با اینکار شب حنا بندان تمام میشود و از صبح روز بعد دوباره این جریان ادامه پیدا میکرد تا به وقت شام .
در مهمانی شام طوی گئجه سی که معمولاً اصلی ترین شام این عروسی هم میباشد و کلیه هزینه آن بعهده خانواده داماد است ، مهمانان خانواده داماد و همچنین مردهای خانه عروس از قبیل پدر ، برادر ،عمو، دایی و یا هر کسی را که برای خانواده عروس مهم است دعوت میکنند . اصلاً قبلاً به خانواده عروس خبر میدهند و تعداد مهمانان آنها را هم به شام اضافه میکنند .
بعد از شام اطرافیان عروس خانم به خانه برمی گردند . و عروس را برای رفتن به خانه بخت آماده می کنند .نظرات شما عزیزان: